جامعۀ بیقانون فقیر است
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۸۲۳۴۳
فارسپلاس؛ سعید توتونکار در یادداشتی نوشت: تماشای بیتابیهای مادر شهید الداغی دل سنگ میخواست که آب نشود. مادر میگفت و میگفت که باور نداشت ضرورت فدا شدن را، قربانی دادن را تا این که خداوند فرزند برومندش را به تاج شهادت مفتخر ساخت.
این ناباوری مادر، یک علامت سؤال بزرگ پیش روی همه ماست. بسیاری از ما جامعه را مجمع الجزایری از انسانها میدانیم که هر گاه و هر جا و هر چه و هر طور بخواهند تفاهم و توافق و تعامل میکنند و اگر نخواهند در کنارهای دور و دنج گذر ایام و نمایش پی در پی حوادث را تماشا میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جهان اقیانوسی از قواعد پیشفرض است که قضا و قدر را معنی میکند. در نظام جبر و اختیار، هر کنشی، واکنشی تعیین شده دارد. انسان انتخاب میکند و پاسخ را به منظومه کنشها و واکنشهای علت و اسباب پیچیده جهان میسپارد. همچون سؤالی که در انتظار پاسخ آنی. هر چه در انتخاب آزادی؛ لکن در دریافت جواب مجبوری. و آنچه از رنج و مصائب به شما میرسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو میکند.(آیه 30 شوری)
جامعه نقطه خنثی ندارد. بیطرفی معنی ندارد. همیشه با افکار و گفتار و رفتار خود در یک سو ایستادهای و تعیین کنندهای. حتی اگر مسئولیت آن را نپذیری و نقش خود را انکار کنی. همواره در آتش فتنهها شاهد آسیب دیدن عزیزانی هستیم که اعلام بیطرفی کردهاند. اما بلاگیر حوادث تلخی گشتهاند که پیرامون خود شاهدند و موضعی در برابر آن ندارند. هر کس میتواند فارغ از قضاوتها، در خاطرات دور و نزدیک خود نمونههایی را مرور کند. گاهی راحتطلبی و عزلتنشینی ما مسیر پیشروی آتش ظلم را فراهم میکند.
در جو غلبه غرایز؛ و غیبت اندیشه و خرد؛ و عزلت وجدان و محبت، تنها آنهایی که اهل دیانت و سیاستند نمیسوزند. گاهی هیزم این آتش، صاحبان دین انسانیتند. همانها که در گوشهای از بوستان نشستهاند و آتشی روشن کردهاند و آن را به دست باد سپردهاند. رواداری بیقاعده شهوتچرانی و خشونتگستری و زیادهخواهی و راحتطلبی، جامعه را به سمت تنشهای ناخواسته پیش خواهد برد.
کسی که دست همسرش را میگیرد و کف خیابان رژه شهوت میدهد، در حال تولید حسرت و خشونت در سمت دیگر جامعه است. کسی که برای زیادهخواری به داشتههای این و آن چنگ میزند، یک ضعف و انفعال را در بخشی دیگر به وجود میآورد که ممکن است نقطه شکست جامعه شود. در واقع صورتهای غرایز در بین امکانهای اجتماعی مصداقهای خود را خواهند یافت و تعیین قلمرو خواهند کرد و برای زنده ماندن خویش انسانها را به کام درد و بلا خواهند کشید.
مسأله مدیریت غرایز بیضابطه، تنها دینی و سیاسی نیست. یک مسأله واقعی اجتماعی است. خور و خواب و خشم و شهوت یکدیگر را تولید میکنند و بر هم تبدیل میشوند. چه بسا چون موج بازگشت آنچه بر جامعه تحمیل کردهایم نامأنوس و نامطلوب است، غافلگیر میشویم. خود را مظلوم میبینیم و تبرئه میکنیم و مأیوس میشویم و دیگران را مقصر این حادثه قلمداد میکنیم. در حالی که دسترنج خود ماست.
جامعهای که قانون در آن محترم نباشد، فقیر خواهد شد. دیگر سرمایهای برای قوت و قدرت خود نخواهد داشت. خواهد شکست. قانون همواره سهمی از امکانهای ما را در بیتالمال قدرت ذخیره میکند تا با آن دست به خیر عمومی بزند. افراد نمیتوانند سهم مشاع خود را از جامعه پس بگیرند. زیرا در این صورت مانند سدی که ناگهان فرومیریزد و قایقی که فرومیرود همه چیز فرومیپاشد. مگر اینکه دیگران هزینههای جبرانی بسیار بیشتری برای آن پرداخت کنند. هزینههایی از جنس جان و مال و آبرو و امنیت انسانها. بیحیثیت کردن قانون و هویتزدایی از جامعه همه عناصر آن را تهدید میکند. شرط لازم برای حیات در اجتماع تقید و تعهد به نظم و نظام حاکم است.
و اما بعد...
به حسب ظاهر خداوند این قربانی را از ملت ایران پذیرفت تا هشداری باشد بر ما بازماندگان. دوربین مداربسته ناخواسته لحظاتی را برای ما به تصویر کشید که عبرتهای فراوان در آن نهفته.
البته همانطور که در تصاویر پیداست افراد زیادی از صحنه بیتفاوت عبور کردند که اگر در مهار ناهنجاری مشارکت میکردند؛ امروز شاید تقدیر دیگری رقم خورده بود. اما آنان هر که باشند بار دیگر آزموده خواهند شد. شاید این بار نه در حاشیه حادثه که در قلب آن.
دایره تأثیر و تأثر حتی در بزرگترین گردش خود بالأخره به خانه بازمیگردد و ناگهان از پشت بر شانه میکوبد. زنجیره علتها با سر زیر برف کردن حلقههای خود را گم نمیکند.
مردم مدینه وقتی با کنار کشیدن از سیاست و دیانت، به دامن ارتداد افتادند، باور نداشتند که روزی دچار لشکر درنده یزید خواهند شد. در باور زنان غرق در گناه کوفه نمیگنجید که روزی به خون حسین علیه السلام آزموده شوند.
مگر میشود سینه امام زمان فشرده شود آهش به آسمان رود و مادر شهید آرزوی مرگ کند و پدر شهید دق کند و بمیرد و عافیتطلب و فتنهانگیز گردن به سلامت به در برد؟! نظام حکمرانی الهی بر عدل استوار است. نمیتوان نسبت به داغ دل مهربانترین بندگان خدا بیتفاوت بود و آسوده ماند. جامعه اگر به خون صدها هزار شهید و دردی که بازماندگانشان تحمل کردهاند پشت کند، سیلی سختی خواهد خورد.
مائیم و حقیقت. مائیم و واقعیت. مائیم و انسانیت.گریزی نیست. نمیتوان در کالبد انسان، حیوانی زیست و تاوان نداد. عالم تو را به ترازوی انسان میسنجد و دروغ بستن تو به انسان را از کفه داشتههایت کسر میکند. اینجا حقیقت زلال است. ما به خود پیچیدیم و کدر شدیم.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: شهید الداغی مادر شهید قانون جامعه قربانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۸۲۳۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشگاه با فرهنگسازی در جامعه خودباوری را به منصه ظهور برساند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، مراسم بزرگداشت مقام و هفته معلم با حضور سعید رازقی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان بوشهر، هیئت رئیسه دانشگاه، استادان، کارکنان و دانشجویان با تجلیل از استادان پیشکسوت دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر با محور «زندگی پاک بر بنیاد روانشناسی مثبتگرا» در این واحد دانشگاهی برگزار شد.
سعید رازقی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان بوشهر در این مراسم اظهار کرد: حوزه کار با استادان و معلمان، بهترین حوزه فعالیتی و ارتباطی در جامعه است.
وی با بیان اینکه دوران دانشجویی، بهویژه دوره کارشناسی، دورانی ویژه، خاطرهانگیز و متفاوت از همه سالهای تحصیل است به دانشجویان توصیه کرد: این دوران فرصتی طلایی برای دانشجویان بوده و باید از تجربه و علم استادان نهایت بهره را ببرند. استادان برای دانشجویان، الگو و نماد هستند. بیشک تأثیر کلام، لحن گفتار، پوشش، رفتار و اعمال استادان تا سالیان سال بر روح و روان دانشجویان اثرگذار باقی خواهد ماند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان بوشهر با اشاره به سلسله نیازهای انسان ازنظر آبراهام مازلو (نظریه انگیزشی در علم روانشناسی) اضافه کرد: باید تلاش کرد تا دانشگاه در کنار تدریس علوم و دانش، به معنای واقعی محل تربیت و فرهنگسازی در جامعه باشد تا بتوان خودباوری و خودشکوفایی که مبحث رأس این هرم است را به منصه ظهور رساند.
استاد بدون حضور دانشجو معنایی ندارد
یکی از استادان پیشکسوت دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر نیز درباره زندگی پاک با استفاده از غزلی از حافظ بر بنیاد روانشناسی مثبتگرا با بیان اینکه استاد بدون حضور دانشجو معنایی ندارد، گفت: نزدیک به سه دهه است که بیش از گذشته زندگی انسان با مقوله زندگی پاک آمیخته و در شرایط کنونی جهان و وجود هجمههای مختلف و ناپاکیهای بسیار، برگزیدن راه و رسم پاکی در زندگی و ادامه دادن به آن بسیار سخت شده و باید به فردی که در این سلوک زندگی میکند، هزاران آفرین گفت.
عباس عاشورینژاد با بیان اینکه ناپاکیهای بسیار دور تا دور زندگیها را فراگرفته و هیچ جا از گزند آثار مخرب آن در امان نمانده، عنوان کرد: این نفوذ در امور، حتی به نهادهای مقدسی همانند مدرسه و دانشگاه نیز رسوخ پیدا کرده و افرادی را که مسیر صحیح زندگی را برای خود برگزیدهاند را تحتفشار قرار داده است. این عیب روزگار کنونی، یک حسن نیز محسوب میشود در این فشارها، زمانی که انسان مرحلهای از زندگی خود را با همه فشارها با پاکی به پایان میرساند، قطعاً حلاوت و رضایت بیشتری در خود احساس خواهد کرد.
وی با قرائت غزلی از حافظ شیرازی عنوان کرد: «لسانالغیب» میفرماید:«کمتر از ذره نهای پست مشو مهر بورز / تا به خلوتگه خورشید رسی چرخزنان / بر جهان تکیه مکن ور قدحی میداری / شادی زهرهجبینان خور و نازکبدنان / پیر پیمانهکش من که روانش خوش باد / گفت پرهیز کن از صحبت پیمانشکنان / دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل / مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان» حافظ در این چهار بیت تأکید میکند که انسان میتواند زندگی زیبا و پاکی داشته باشد به شرط اینکه از نکاتی که از این غزل برداشت میشود، بهرهمند شود.
چهره ماندگار فرهنگی استان بوشهر اضافه کرد: این ابیات بدین معناست که نخست انسان بزرگ است و حق ندارد کوچک فکر کند و شایسته بوده اهداف بلند و ارزشمند انتخاب کند. همچنان که حرکت ذره به سوی خلوتگه خورشید است، مسیر حرکت انسان باید به سوی نور باشد. چنانکه در نظریه امید «اشنایدر» اصالت هدف به خوبی دیده میشود.
عاشورینژاد ادامه داد: دوم اینکه یکی از پیشفرضهای روانشناسی مثبتگرا این بوده که انسان باید بپذیرد که هیچ چیزی پایدار نیست. حافظ هم میگوید: انسان نباید بر جهان گذرا تکیه کند، همه چیز فانی است به جز ذات پروردگار، بنابراین انسان نباید عزتنفس و آبروی خود را فدای آرزوهای خام و ناپخته کند و شایسته بوده تا اگر چیزی دارد آن را با دیگران شریک شود تا زندگیاش به شادمانی بگذرد. سوم اینکه حافظ میگوید: از همنشینی با بدعهدان و پیمانشکنان بپرهیزد، چون اینان امنیت انسان را بر هم میزنند و آبروی آدمی را تهدید میکنند.
وی افزود: چهارم اینکه روانشانسی مثبتگرا بر اهمیت دوستی در تحقق «شادمانی درونی» و «شادکامی پایدار» تأکید دارد، حافظ هم میگوید: دوستان واقعی را بیابد و دایره دوستیهای اصیل را گسترش دهد و در حفظ رابطه دوستیها بکوشد و دشمنان و انسانهای شیطانصفت دوری کند.
به گزارش آنا، در این مراسم با قدردانی از استادان پیشکسوت و برجسته دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر در سال گذشته از استادانی که به مرتبه استادیاری و دانشیاری ارتقا یافته بودند، تجلیل شد.
انتهای پیام/